جدول جو
جدول جو

معنی فزونی خواستن - جستجوی لغت در جدول جو

فزونی خواستن
(دَ لَ مَ / مِ کَ دَ)
بیشتر خواستن. فزونی جستن:
ز من هرچه خواهی فزونی بخواه
ز اسپ و سلیح و ز گنج و سپاه.
فردوسی.
مرا نزد تو آرزو بر سه چیز
بر این بر فزونی نخواهیم نیز.
فردوسی.
رجوع به فزونی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مُ)
بسیار طلب کردن. استزادت
لغت نامه دهخدا
وچر پرسی وچر خواهی وچر پرسیدن در مسئله ای شرعی رای فقیه یا مفتی را خواستن استفتاء
فرهنگ لغت هوشیار